🌷دین مردم را ندزدیم🌷
قال ابا عبدالله عليه السلام:
مَعَاشِرَ الشِّيعَةِ كُونُوا لَنَا زَيْناً وَ لَا تَكُونُوا عَلَيْنَا شَيْناً قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً وَ احْفَظُوا
امام صادق عليه السلام مي فرمايند:
اى جمعيت شيعه براى ما زينت باشيد ، و باعث ننگ ما نباشيد
منبع: بحار الأنوار ؛جلد 65 ،صفحه151
گاه مايي كه ظاهر مذهبي داريم ناخداگاه كاري مي كنيم كه مردم از دين برميگردند . مثلا جواب سلام نمي دهيم – صوت مداحي را تا نيمه شب در خيابان بلند مي كنيم . لباس كثيف مي پوشيم . سر مردم كلاه مي گزاريم و ..
به هرحال بايد مواظب باشيم كه آبروي دين را نبريم
داستانك 1:
مقیم لندن بود، تعریف می کرد که یک روز سوار تاکسی می شود و کرایه را می پردازد.
راننده بقیه پول را که برمی گرداند 20 پنس اضافه تر می دهد!
می گفت: چند دقیقه ای با خودم کلنجار رفتم که بیست پنس اضافه را برگردانم یا نه؟
آخر سر بر خودم پیروز شدم و بیست پنس را پس دادم و گفتم آقا این را زیاد دادی…
گذشت و به مقصد رسیدیم. موقع پیاده شدن راننده سرش را بیرون آورد و گفت آقا از شما ممنونم. پرسیدم بابت چه؟ گفت می خواستم فردا بیایم مرکز شما مسلمانان و مسلمان شوم اما هنوز کمی مردد بودم. وقتی دیدم سوار ماشینم شدید خواستم شما را امتحان کنم.
با خودم شرط کردم اگر بیست پنس را پس دادید بیایم. فردا خدمت می رسیم!
ميگفت: ماشين كه رفت؛ تمام وجودم دگرگون شد حالی شبیه غش به من دست داد.
من مشغول خودم بودم در حالی که داشتم تمام اسلام را به بیست پنس می فروختم
داستانك 2:
گویند روزی دزدی در راهی، بسته ای یافت که در آن چیز گرانبهایی بود و دعایی نیز پیوست آن بود.
آن شخص بسته را به صاحبش برگرداند.
او را گفتند : چرا این همه مال را از دست دادی؟
گفت: صاحب مال عقیده داشت که این دعا ، مال او را حفظ می کند. من دزد مال او هستم ، نه دزد دین.
اگر آن را پس نمی دادم و عقیده صاحب آن مال ، خللی می یافت
آن وقت من، دزد باورهای او نیز بودم و این کار دور از انصاف است