شهادت امام باقر(ع) تسلیت باد
?کاغذ را فقط کشور روم که مردم آن مسیحی بودند تولید میکرد. آنها در حاشیهی کاغذهایشان شعار مسحیت یعنی: پدر، پسر و روح القدس را مینوشتند. مردم جامعه اسلامی هم از همان کاغذها استفاده میکردند.
روزی خلیفه «عبدالملک» از کسی که زبان رومی بلد بود خواست نوشتهی حاشیه کاغذها را برایش ترجمه کند و وقتی معنای آن را فهمید عصبانی شد. به تمامی نمایندگان خود در تمامی شهرها دستور داد که شعار مسیحیت را از روی کاغذها محو کنند و به جای آن آیهای از قرآن بنویسند. مدتی بعد کاغذهای اسلامی رواج پیدا کردند و حتی به سرزمین روم رسیدند. پادشاه روم از تصمیم عبدالملک ناراحت شد و هدایایی برای او ارسال کرد و از او خواست همان کاغذهای قبلی با همان شکل را به کار بگیرند. امّا عبدالملک هدایا را برگرداند و اعلام کرد این اتفاق هرگز نخواهد افتاد.
? پادشاه روم تهدید کرد که اگر با خواسته اش موافقت نشود روی سکههای رومی به پیامبر اسلام دشنام خواهد نوشت. تقریبا تمامی معاملات در کشور اسلامی با سکههای رومی انجام میگرفت و اگر بر روی آن دشنام به پیامبر نوشته میشد، مسلمانها یک شکست بزرگ سیاسی میخوردند.
?عبدالملک که حیران و سرگردان شده بود و نمیدانست چه باید بکند، دست به دامن علم و فهم امام باقر شد. امام باقر علیه السلام به او گفتند: «چرا سکههای اسلامی تولید نمیکنی؟ به نظر من از افراد با تجربهات بخواه سکههایی بسازند که بر آن «لا اله الّا الله» نقش بسته باشد به شکلی که کسی نتواند تقلّبی آن را بسازد. بعد هم معامله با سکه های رومی را در سرزمین اسلام ممنوع اعلام کن!» عبدالملک همین کار را کرد. پادشاه روم كه سكّههاى اسلامى را دیده بود، فهمید که عملی کردن تهدیدهایش هیچ اثری نخواهد داشت و مسلمانها دیگر در بند او و سکههایش نیستند.
?اعیان الشیعه، ج۱، ص۶۵۴
http://sapp.ir/ghoorani