مهراب

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

🌷دین مردم را ندزدیم🌷

03 دی 1395 توسط طيبه السادات ميرطاهري فيجاني

قال ابا عبدالله عليه السلام: 

مَعَاشِرَ الشِّيعَةِ كُونُوا لَنَا زَيْناً وَ لَا تَكُونُوا عَلَيْنَا شَيْناً قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً وَ احْفَظُوا 

امام صادق عليه السلام مي فرمايند: 

 اى جمعيت شيعه براى ما زينت باشيد ، و باعث ننگ ما نباشيد 

منبع: بحار الأنوار ؛جلد ‏65 ،صفحه151 

گاه مايي كه ظاهر مذهبي داريم ناخداگاه كاري مي كنيم كه مردم از دين برميگردند . مثلا جواب سلام نمي دهيم – صوت مداحي را تا نيمه شب در خيابان بلند مي كنيم . لباس كثيف مي پوشيم . سر مردم كلاه مي گزاريم و .. 

به هرحال بايد مواظب باشيم كه آبروي دين را نبريم 

  

داستانك 1: 

مقیم لندن بود، تعریف می کرد که یک روز سوار تاکسی می شود و کرایه را می پردازد. 

راننده بقیه پول را که برمی گرداند 20 پنس اضافه تر می دهد! 

می گفت: چند دقیقه ای با خودم کلنجار رفتم که بیست پنس اضافه را برگردانم یا نه؟ 

آخر سر بر خودم پیروز شدم و بیست پنس را پس دادم و گفتم آقا این را زیاد دادی… 

گذشت و به مقصد رسیدیم. موقع پیاده شدن راننده سرش را بیرون آورد و گفت آقا از شما ممنونم. پرسیدم بابت چه؟ گفت می خواستم فردا بیایم مرکز شما مسلمانان و مسلمان شوم اما هنوز کمی مردد بودم. وقتی دیدم سوار ماشینم شدید خواستم شما را امتحان کنم. 

با خودم شرط کردم اگر بیست پنس را پس دادید بیایم. فردا خدمت می رسیم! 

ميگفت: ماشين كه رفت؛ تمام وجودم دگرگون شد حالی شبیه غش به من دست داد. 

من مشغول خودم بودم در حالی که داشتم تمام اسلام را به بیست پنس می فروختم 

داستانك 2: 

گویند روزی دزدی در راهی، بسته ای یافت که در آن چیز گرانبهایی بود و دعایی نیز پیوست آن بود. 

آن شخص بسته را به صاحبش برگرداند. 

او را گفتند : چرا این همه مال را از دست دادی؟ 

گفت: صاحب مال عقیده داشت که این دعا ، مال او را حفظ می کند. من دزد مال او هستم ، نه دزد دین. 

اگر آن را پس نمی دادم و عقیده صاحب آن مال ، خللی می یافت 

آن وقت من، دزد باورهای او نیز بودم و این کار دور از انصاف است

 نظر دهید »

🌷 نماز از نگاه دانشمندان غربی

03 دی 1395 توسط طيبه السادات ميرطاهري فيجاني

​

 

✍ بهترین راه تقویت روح، نماز است. بیشتر بزرگان، دانشمندان و روان شناسان، شفای دردها و درمان بیماری ها، نگرانی ها، ناامیدی ها را راز و نیاز با خدا و پرستش او می دانند.
🔹از جمله، روان شناس معروف، دکتر هانری لینک می گوید: 

” در نتیجه تحقیقات طولانی خود در اجرای آزمایش های روانی بر روی افراد، به این موضوع پی برده ام کسی که با دین سر و کار داشته باشد و به عبادت و نیایش بپردازد،آنچنان شخصیتی قوی و نیرومند پیدا می کند که هیچ گاه یک بی دین، نمی تواند چنین شخصیتی به دست آورد.
🔹همچنین، کارلایل محقق معروف اروپایی می گوید:

«دعا و نیایش، عمیق ترین سرچشمه نیرو و کمال است، ولی ما از این سرچشمه نیرو و کمال غفلت داریم.»
🔹دکتر ادوین فردریک باورز، استاد بیماری های اعصاب نیز در زمینه نیروی شگفت انگیزدعا و نماز در درمان بیماری های سخت روانی می گوید:

” هزاران حالت و بیماری های سخت داریم که مشهورترین پزشکان ماهر نتوانسته اند کوچک ترین امیدی به درمان آن پیدا کنند، ولی همین بیماران با این همه ناامیدی که درشفای آنان بوده است، ضمن یکی از معجزات شگفت انگیز نماز و دعا، بیماری شان به طورکامل شفا یافته و سلامت و عقل خود را باز یافته اند.
🔹پروفسور روالتر کوفمان، استاد دانشگاه بریستول انگلستان نیز درباره تأثیر نماز ونیایش چنین می گوید:

” هنگام ستایش و نیایش در آدمی، چنان صمیمیت و اخلاقی ایجاد می شود که در تمام حالات معمولی ممکن نیست. سکوت تنهایی می شکند. فضای گسترده ای در پیش روی نیایش کننده گشوده می شود. احساسات و عطوفتی که در گفت وگوهای معمولی با مردم دچار شرمساری ها و رودربایستی ها می شود، در اینجا به شکل سپاس گزاری صمیمانه،گله گزاری های خودمانی و خواهش های دوستانه درمی آید. روح آدمی پر و بال گرفته، به آسمان ها پرواز کرده و اوج می گیرد.
♻️ پیام متن:
✅ احراز شخصیت قوی و نیرومند در سایه نماز
✅ درمان بیماری های روحی و روانی و غلبه بر ناامیدی ها و نگرانی ها از رهگذر نماز

✅ نماز، عمیق ترین سرچشمه نیرو و کمال
✅ نماز، وسیله ای برای سپاس گزاری های صمیمانه، گله گزاری های خودمانی وخواهش های دوستانه

 نظر دهید »

🌹 جریان جالب سلیمان اعمش که منکر زیارت سیدالشهدا ‌(علیه السلام) بود..🌹

03 دی 1395 توسط طيبه السادات ميرطاهري فيجاني

👈🏼👈🏼 سلیمان اعمش چنین نقل کرده است که در کوفه همسایه ای داشتم که برخی شبها برای شب نشینی نزد او میرفتم و با هم گپ و گفتی می‌کردیم . شبی در میان حرف‌ها اتفاقاً سخن ازکربلا به میان آمد. از او پرسیدم نظرت درباره زیارت حضرت سیدالشهدا (علیه السلام) چیست؟ 

او گفت: زیارت حسین (علیه السلام) نوعی بدعت است و هر بدعتی گمراهی است و سرانجام گمراهی آتش جهنم است.
من بسیار ناراحت و خشمگین شدم.

برخاستم و به خانه ام رفتم، اما با خود گفتم که بامداد پیش او می‌روم و گزیده ای از فضائل حضرت سیدالشهدا (علیه السلام) را برای او بازگو می‌کنم; اگر بر لجاجت و انکارش اصرار ورزید، او را می کشم.
سلیمان می‌گوید: صبح که در خانه‌اش را زدم. همسرش پشت در آمد. سراغ شوهرش را گرفتم، زن گفت: دیشب برای زیارت حضرت سیدالشهدا (علیه السلام) به کربلا رفته است.

با تعجب فراوان از او جدا شدم و به طرف کربلا رفتم. با خود می‌گفتم: هم زیارتی می کنم و هم دوستم را می‌بینم .وقتی که وارد حرم مطهر شدم همسایه‌ام را یافتم که فروتنانه سربه سجده گذاشته و زارزار می‌گرید و از خدا استغفار و توبه می‌طلبد.
بعد از مدت طولانی سر از سجده برداشت. نزد او نسستم. دیدم حالش آشفته و دگرگون است. پرسیدم: مرد حسابی، تو دیروز می‌گفتی زیارت امام حسین (علیه السلام) بدعت است و هر بدعتی گمراهی است و سرانجامش آتش جهنم است، اما اکنون می‌بینم که به زیارتش آمده ای. چه شده است؟
گفت: سلیمان، سرزنشم نکن، زیرا من اصلا به امامت و ولایت اهل بیت (علیهم السلام) معتقد نبوده ام تا آنکه دیشب بعد از رفتنت خوابم برد و خوابی شگفت دیدم و به وحشت افتادم، گفتم :چه خوابی دیدی؟ 

گفت: در عالم خواب مردی جلیل القدر دیدم که زبان از وصف جمال و جلالش ناتوان است. گرداگرد او را جمعیتی احاطه کرده بودند و در جلوی او سواری بود و آن سوار برسر خود تاجی داشت چهارگوش و زیبا که روی هر گوشه و سمت آن گوهری درخشنده و زیبا نصب شده بود که تا مسافتی راه را روشن می‌کرد. از یکی ازخدمت‌گزاران آن حضرت پرسیدم: این آقا کیست؟

گفت: حضرت رسول الله (صلّی الله علیه و آله) هستند.

پرسیدم: آنکه پیش روی اوست کیست؟

گفت: آقا امیرالمومنین علی، وصی رسول الله (صلّوات الله علیهما و آلهما) هستند.
آنگاه دیدم، ناقه ای از جنس نور پیدا شد که هودجی از نور بر آن بود و در میان زمین و آسمان پرواز می کرد.

پرسیدم: این ناقه ازکیست؟

گفت: ازحضرت خدیجه کبری و حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیهما) است.

پرسیدم: این جوان کیست؟

گفت: حضرت امام حسن مجتبی (علیه السلام) هستند و همهء آنها برای زیارت مظلوم کربلا حضرت سیدالشهدا اباعبدالله الحسین (علیه السلام) می‌روند. 

در این هنگام هودجی دیدم که نوشته هایی از طرف آن برزمین پخش می‌شود، پرسیدم: این ها چه‌اند؟ 

گفت: در این‌ها چنین نوشته شده است:

“امان من النار لزوار الحسین (علیه السلام) لیله الجمعه." 

(کسانی که در شب جمعه به زیارت امام حسین علیه السلام می‌آیند از آتش جهنم درامان‌اند).
خواستم یکی از آن امان نامه‌ها را بردارم اما نگذاشت و گفت: تو که می‌گفتی زیارت امام حسین (علیه السلام) بدعت است لذا این نوشته بدست تو نمی‌رسد مگر آن که با اعتقاد و ایمان به برتری و شرافت آن حضرت، ایشان را زیارت کنی.
در این حال با جزع و گریه و ترس از خواب بیدار شدم و درهمان ساعت به زیارت حضرت سیدالشهدااباعبدالله الحسین (علیه السلام) مشرف شدم، وتوبه کردم. سلیمان، به خدا سوگند ،من از کنار قبر امام حسین (علیه السلام) جدا نمی شوم تا آن دم که روح از بدنم جدا شود.
📚 دارالسلام، محدث نوری، ج۱، ص۲۲۳
✅ اللَّهُـــمَّ عَجّــِلْ لِوَلیـِـّکَ المَظلومِ الفَرَجْ

 نظر دهید »
02 دی 1395 توسط طيبه السادات ميرطاهري فيجاني

​

 نظر دهید »
02 دی 1395 توسط طيبه السادات ميرطاهري فيجاني

​

 نظر دهید »

نسخه برای ترک چشم چرانی🌹

02 دی 1395 توسط طيبه السادات ميرطاهري فيجاني

🌹نسخه برای ترک چشم چرانی🌹

فردی نزد آیت‌الله میرزا جواد آقای ملکی تبریزی(اعلی اللّه مقامه الشّریف) آمد و گفت: 

 آقا! قبل از ازدواج، گاهی چشمم خطا می‌کرد، گفتم: ازدواج می‌کنم الحمدلله راحت می‌شوم، امّا هنوز هم خطا می‌کنم و یک موقعی چشمم به ناموس دیگران می‌افتد، استغفار می‌کنم، امّا چه کنم؟! گرفتارم، یک نسخه بدهید؟! 

فرمود: قانع نیستی. اگر به آن چه که داری قناعت داشته باشی، اعضاء و جوارحت این قناعت را لمس می‌کنند و این‌طور نمی‌شود. 

اولیاء خدا یک نسخه داده اند که هر کس حتّی اگر تمکن مالی دارد، باید عمل کند و اتّفاقاً از لحاظ بهداشتی هم به دردمان می‌خورد. 

می‌گویند: اوّلاً گرسنه شو و بعد سراغ غذا برو. بعد هم موقعی که گرسنه هستی و سر غذا نشستی، یک مقدار که خوردی، دیدی همچنان می خواهی، بگو: نمی‌خواهم! 

اگر می‌خواهی قانع بشوی، حتی موقعی که ولو تمکن مالی داری، کمتر بخور، به تعبیر عامیانه دائم پرس روی پرس می‌خوری که چه؟! 

می‌گویند: اگر می‌خواهید قناعت‌پیشگی را یاد بگیرید اوّل از لقمه شروع کنید (این نسخه اولیاء است که بیان می‌کنم)، اگر توانستی این شکم بی‌هنر را کنترل کنی، چیزهای دیگر را هم کنترل می‌کنی. آن‌وقت معلوم است دیگر، کسی که به حلالش مراقبت کند و کم بخورد، دیگر دستش به طرف شبهه‌ناک و حرام نمی‌رود. 

لذا آیت‌الله آمیرزا جواد آقای ملکی تبریزی(اعلی اللّه مقامه الشّریف) فرمود: تو قانع نیستی! یعنی چه؟ اگر ما باشیم می‌گوییم که تو کنترل چشم نداری، شهوت داری، امّا ایشان گفتند: تو قانع نیستی، یعنی در حقیقت سرچشمه را به او نشان داد. 

اولیاء خدا می‌گویند: اگر یک قدم به نفست جواب دادی، قدم دوم هم می‌خواهد. اگر یک‌بار گفتی: بیا، این شربت به ظاهر گوارای دنیا را بگیر، باز هم می‌خواهد، چرا که حریص و سیری ناپذیر است، تو را می‌کشد، امّا سیر نمی‌شود، لذا باید خیلی مواظب باشیم.

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 36
  • 37
  • 38
  • ...
  • 39
  • ...
  • 40
  • 41
  • 42
  • ...
  • 43
  • ...
  • 44
  • 45
  • 46
  • 47
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

مهراب

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس